جستجو
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: اظهار خوشحالی از دریافت دستخط مخاطب و سلامتی او؛ درباره رنجش مخاطب از وی و اینکه دعاگو زاده را به علیه عالیه زیبا خانم ترجیح نمیدهد، زیرا هر دو اولاد هستند، مغایرت ندارد و همه اوقات خاطر زیبا خانم مد نظر بوده است و اینکه بدون ملاحظه فرزندی هیچوقت دعاگو زاده مادامی که اینجا بود نتوانست آزار و اذیتی به او [مخاطب] بنماید؛ درخواست برای آمدن زیبا خانم و اینکه از او مراقبت کامل به عمل میآورد؛ در خصوص معالجه بیماری زیبا خانم آنجا ممکن است به طبابت جناب دکتر خان و با آب و هوای ولایت مداوای بهتری باشد، و خودش توجه و مواظبت مادرانه به عمل میآورد، خواسته هر وقت...
-
۲تصویر
از عمید لشکر به میرزا ابوتراب خان
نامه با مهر عمید لشکر، که محتوای آن به شرح زیر است: سفارش در مورد درس و مشق میرزا ابوتراب خان؛ درخواست نوشتن از احوالات خود؛ درباره فرستادن چادر شب برای خواهر و دختر عموی مخاطب و گرفتن رخت و هرآنچه والده مخاطب بخواهد؛ درباره ناخوشی خود و درخواست دعا؛ و خبر فرستادن خلعت مرحمتی برای او.
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: در خصوص اکرم خانم که همراه سلطان احمد خان سه ماه است به کلات رفته و با اطلاع از فوت معصومه خانم خیلی متأسف شده است. چون خودش هم ناخوش است نتوانسته خدمت خانم سرسلامتی بنویسد و نویسنده عجالتا کاغذ او را میفرستد تا برای خانم بخوانند.
-
۱تصویر
نامه، ۱۳۲۲ ق
محتوای نامه به شرح زیر است: احوال پرسی؛ هنوز چاپار نیامده تا از احوال مخاطب با خبر شوند؛ ابلاغ سلام علیه عالیه جده حاجیه خانم و اظهار تاسف او از بودن مخاطب در طهران و دوری از او؛ ابلاغ سلام والده خانمجان و خبر بیماری حاجیه خانم و اینکه حکیم بقرات [بقراط] مشغول معالجه ایشان است؛ ابلاغ سلام نورچشمی نورالحاجیه؛ و احوالپرسی از نورچشمی محمد تقی.
-
۲تصویر
نامه حمید
شامل احوالپرسی، اظهار نگرانی از نگرفتن نامه و بی خبری از احوال مخاطب، درخواست نوشتن کاغذ زود به زود، فرستادن قوطی سیگار، و آبله گرفتن صدیقه و بهبودی او
-
۱تصویر
نامه خانوادگی، ۱۳۳۴ ق
نامه خانوادگی، احتمالا از حمیدالسلطان، روی کاغذ حکومت سلماس؛ که محتوای آن به شرح زیر است: اظهار دلخوری از نامه ننوشتن مخاطب و غفلت از او، ولی از دریافت نامه مورخ ۷ ماه و خبر سلامتی مخاطب و سرکار علیه، و همچنین از دیدن دستخط مشهدیه خانم که نامه را تحریر کرده است ابراز خوشحالی می کند. دلیل ناراحتی اخیر وی همین موضوع بوده که چرا با وجود او، مادر صفیه از کس دیگری خواسته نامه بنویسد و نباید افراد غریبه به اسرار خانوادگی واقف شوند؛ آمدن از خوی به سلماس در پنجم ماه و ریاست کابینه حکومتی، هوای آنجا از خوی بهتر است و سینه اش دیگر درد نمی کند. مشغولیت دبیرالسلطان، خواسته محمد خان هرچه زودتر به سلماس...
-
۱تصویر
نامه
نامه که از طرف والده مخاطب نوشته شده، درباره رسیدن نامه مخاطب و رفع نگرانی از رفع کسالت مخاطب؛ درخواست از او برای بازگشت به شهر؛ خبر سلامتی اهل خانه؛ تهیه هیزم و ذغال و قرار دادن درختها و غیره در جای مناسب؛ اعلام وصول مبلغ یکصد و سی تومان نقد که توسط وکیل آورده شده؛ و دادن قرض قصاب و گرفتن دستنوشته از او.
-
۱تصویر
نامه، ۱۳۲۲ ق
محتوای نامه به شرح زیر است: احوال پرسی؛ ابلاغ سلام جده حاجیه خانم و والده خانمجان؛ درباره بیماری نورالحاجیه و سرفه های مداومش در دو ماه گذشته و ابلاغ سلام او؛ احوالپرسی از محمد تقی؛ در میان کلفت ها شایعه شده که آقا می خواهد آنها را بیرون کند و یکی از آنان تمام وسایل خود را در ماه رمضان از خانه مخفیانه بیرون برده و سپس داد و فریاد راه انداخته که مالش را برده اند، دروغ می گوید و آنها دراین باره تحقیق خواهند کرد؛ سر ربابه کوچک را تابانده اند، آقا بزرگ گفته او را شوهر دهند اما نویسنده در جواب گفته صیغه است ولی نگفته برای که؛ سبب جدا فرستادن کاغذ اینست که آقایان به او اطلاع نمی دهند تا نامه خود...
-
۱تصویر
نامه از حمید السلطان، ۱۳۳۲ ق
نامه احتمالا از حمیدالسلطان که محتوای آن به شرح زیر است: از اینکه مدتی است از مخاطب نامه ای دریافت نکرده و از احوالات خود و نورچشمان به او خبر نداده اظهار نگرانی کرده است؛ عازم بودن مدیر الایاله به تبریز در روز جمعه برای آوردن نورچشمی اش میرزا باقرخان به خانه خود؛ از مخاطب می خواهد که نامه و یک ثوب شَدّه ای را که همراه مدیرالایاله فرستاده دریافت کند و برای او رسید بنویسد، شَدّه را به همشیره بدهد، برای نمونه آن را فرستاده است و اگر سرکار علیه هم از اینها می خواهد بنویسد که هر چه زود تر خریده ارسال دارد؛ ۶ شیشه گلاب، ۶ شیشه بیدمشک و یک شیشه بویمادرن [بومادران] که برای درد شکم خوب است در جزو...
-
۱تصویر
نامه
شامل اظهار امیدواری برای رفع کسالت مخاطب، دشواری مفارقت از سرکار علیه و مخاطب، رفتن به مرند و زنوز، احوالپرسی از دوستان، اطلاع به هاجر در مورد دیدن نرجس و حلیمه و خوب بودن حالشان، سفارش آذوقه خانه، و فرستادن تنخواه